تک پارتی رویای شکست خورده

سلام من آ.ت هستم منو کوکی ۳ساله باهم ازدواج کردیم و من حاملم ولی به کوک نگفتم تازه دیروز فهمیدم الان دارم میرم خونه برای رسیدن با خونه ی ما ۲تا راه داره اولین راه اینه که از راه اصلی هست خیلی هم شلوغه همیشه همین قدر شلوغه امروز هم شلوغ بود دومین راه این بود که از یه کوچه ی تنگ و تاریک رد بشی میرسی به کلی خونه ی لوکس و خوشگل و بزرک هست که یکی از اونا خونه ماهست من خیلی از راه دومیه میترسم ولی به خاطر اینکه راه اولیه انقدر شلوغ بود جای سوزن انداختن نبود برهی همین مجبور شدم از راه دومیه برم خیلی میترسیدم ولی به راه خودم ادامه دادم که یهو یه مرد ۴۰ساله ی مست دیدم که اومد سمتم
مرده: جون چه دختر جذابی

ا.ت: برو اون ور کمککککک (جیغ)

و اون مرده با ا.ت اهم اهم کرد که باعث سقط شدن بچه شد
ویو ا.ت
یه مدت بیهوش بودم وقتی رسیدم خونه به کوک همه چیو گفتم کوک خیلی ناراحت و عصبی شد بهم قول داد انتقاممو بگیره منم قبول کردم
یه مدت گذشت افسرده شدم وقتی کوک خونه نبود تصمیم گرفتم خودکشی کنم رفتم تو حموم تیغو برداشتم و سیاهی
کوک برگشت خونه وقتی دید ا.ت نیست تعجب کرد رفت اتاقشو گشت همه جای خونه رو گشت بالاخره رفت حموم و گشت با چیزی که دید خون تو رگاش یخ کرد از ته دل جیغ کشید و سریع آ.ت رو برد بیمارستان دکتر بهش گفتن دیگه خیلی دیر شده یه مدت گذشت کوک شدیداً افسرده و دلتنگ شده بود بالاخره تصمیم خودشو گرفت رفت سر قبر همسرش و بهش گفت چقدر دلتنگشه و چرا از پیشش رفت بعدش بهش گفت منم می‌خوام بیام پیشت و همونجا کار خودشو کرد

خبرنگار: الان دو ماه از رفتن آقای جئون جونگ کوک و همسرش می‌گذرد و ما از این باره خیلی ناراحتیم

بچه‌ها اینو یه بار گذاشتم ویسگون پاکش کرد یه مدت بعد الان دوباره گذاشتم یکم بهش تغییر دادم
دیدگاه ها (۰)

تکپارتی

فیک جدید داریم هوراااااااا بعد مدت‌ها💋🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀

وقتی سرت داد می‌زنه و تو می‌ترسی

تولد دوباره

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

Forest Vampire 2 ( Bloody Return)خون آشام جنگل 2 (بازگشت خون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط